Powered by WebGozar

یاد یک دوست - حرفهای دل من
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاد یک دوست - حرفهای دل من

خداى سبحان روزى درویشان را در مالهاى توانگران واجب داشته . پس درویشى گرسنه نماند جز که توانگرى از حق او خود را به نوایى رساند . و کردگار ، توانگران را بازخواست کند از این کار . [نهج البلاغه]
 

نویسنده:   مهیار(83/9/17 ::  10:52 صبح)

یاد یک آشنا

یادته روز تولدم اسمتو بهم گفتی

یادته از اون بالا نگاهم می کردی

وجودتو همون جا احساس کردم

چه مهربونی ، چه خوبی

یادته دستت کشیدی به صورتم ، به روحم

چه دست گرمی . چه لطافتی به لطافت شبنم سحر

چه حس خوبی بهم دست داد

مثل دست نوازش مادر به نوزادش

با اینکه گریه می کردم ولی مال شادی بود نه غم وغصه

از اون به بعد همیشه با من بودی

تنها کسی که تا حالا از دست ندادمش

یادم هر روز یک چیزی بهم می دادی

اما هر روزم یک از اونا رو ازم میگرفتی

براتم فرقی نمی کرد من اونو میخوام یا نه

با این حال همیشه با هم کنار اومدیم

مثل دو تا دوست که باید یکی کوتاه بیاد

حاضرم هر چی دارم ازم بگیری ولی منو تنها نذاری

یک آرزو ، اونم اینه که یک لحظه هم منو تنها نذاری


نظرات شما ()

موضوعات یادداشت

صفحه اصلی

شناسنامه

ایمیل

کل بازدید:7764

بازدید امروز:0

 

پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت

 

موضوعات وبلاگ

 

لوگوی خودم

یاد یک دوست - حرفهای دل من
 

جستجوی وبلاگ

 :جستجو

با سرعتی باور نکردنی متن
یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

لوگوی دوستان


 

حضور و غیاب

یــــاهـو
 

لینک دوستان

 

آوای آشنا

 

اشتراک

 

آرشیو

 

طراح قالب

 

. با پارسی بلاگ نویسندگی نوین را آغاز کنید